انگاره اصلی طراحی این خانه این بوده است که تجربه زیستن در خانه با حس کاوش و جستجوی بیرون همراه شود یعنی میل به درون گرایی با میل به برون گرایی ترکیب و شیوه نو ای از یک زندگی را ارایه نماید. کانسپت اصلی شکل گیری این خانه نیز ترکیب این دو تضاد بوده است بدین مفهوم که اینجا بودگی خانه را با انگیزه کشف بیرون از طریق بازشوهای متحرک در بیرون که قابلیت جابجایی حرکت و چرخش را دارد در هم آمیخته و به نوعی همانند یک ارگان زنده از بدن یعنی چشم عمل می کند .
چشم ها به عنوان دریچه شناخت جهان هستند برای دیدن هر آنچه در دنیای بیرون است ،گذشته ، حال و آینده و نیز درک تصویر سازی ها ، خیال پردازی ها و آرزوهای دیگران همانند آنچه در صنعت سینما رخ می دهد.این ترکیب گذشته با آینده و واقعیت با خیال پردازی است. در طراحی این خانه پلتفرم پایین به عنوان قسمت آرام، درون گرا و ساکن و فضاهای بیضوی متحرک با قابلیت تغییر و جابجایی ارتفاع و زاویه به عنوان بخش جستجو گر عمل می کند. به لحاظ برنامه ریزی ،فضاهای سکوی پایین به عنوان فضای آزاد و عمومی و اتاقک های بیضوی شکل متحرک به عنوان فضای خصوصی این خانه تعریف شده اند.
سوال اصلی مورد نظر در طراحی این خانه آپارتمانی این است که آیا می توان ساختار داخلی آن را به گونه ای تعریف کرد که کارکرد فضا ها بر اساس میزان انعطاف پذیری فضا در به هم پیوستن و مجزا بودن از یکدیگر باز تعریف شود . ترکیب این فضاها با یکدیگر و یا مجزا از هم به گونه ای که در هر حالت بتوانند کار کرد های چند گانه داشته باشند.
فضای ناهار خوری که خود می تواند به عنوان بخشی از آشپزخانه مورد استفاده قرار گیرد یا در ارتباط با هال و پذیرایی قستی از آن به حساب آید. قرار گرفتن اتاق خواب مستر و آشپرخانه و ناهار خوری آن که می تواند یک خانه مجزا را درون خانه ای بزرگ تر تعریف کند. اتاق خواب های که با درب پارتیشنی از فضای خانه مجزا می گردد و می توانند به عنوان اتاق مهمان مورد استفاده قرار گیرند. پذیرایی که می تواند به صورت کامل به سایر فضاهای خانه بپیوندد یا به صورت کاملا مستقل و جدا همانند اتاقی بزرگ برای کاربران مجزا گردد. و حجم سرویس وسط که بیشتر از نقش کارکردی آن دیواره ها و پارتیشن های متحرک بروی آن قرار گرفته اند و نقش اتصال و انفصال فضاها را بر عهده دارند.